سفارش تبلیغ
صبا ویژن

معرفی برگزیدگان جایزه «جامعه نویسندگان»

جایزه جامعه نویسندگان

نام «ریموند آنتروباس»، برنده جایزه‌های «فولیو»‌ و «تد هیوز» و «آن یانگستون»، نویسنده 70 ساله در میان برندگان جایزه «جامعه نویسندگان» به چشم می‌خورد.

به گزارش ایسنا به نقل از  بوکسلر،‌ «ریموند آنتروباس» شاعر برنده جایزه‌های «فولیو»‌ و «‌تد هیوز» ‌این‌بار جایزه چهارهزار پوندی «‌سامرست موآم» را برای مجموعه شعر «پایداری»‌ آز آن خود کرد. «آنتروباس» که یک شاعر ناشنواست برای نگارش مجموعه شعرش از تجربیات خانوادگی‌اش و سختی‌های دوران تحصیلش به عنوان یک ناشنوا استفاده کرده است. جایزه «سامرست موآم» به برترین اثر داستانی،‌ غیرداستانی یا مجموعه شعر یک نویسنده یا شاعر زیر 35 سال اهدا می‌شود.

«‌آن یانگستون» ‌نیز جایزه هزار پوندی «یادبود پائول توردی» را برای رمان «مرا در موزه ملاقات کن» دریافت کرد. جایزه «‌پائول توردی»‌ به یاد این نویسنده که اولین رمانش را در سن 60 سالگی نوشت به برترین رمان اول نویسندگان بالای 60 سال اهدا می‌شود.

https://mohamadrezateimouri.com/lovely-letter/

در مجموع،‌ طی مراسمی به میزبانی «‌جکی کِی» شاعر بریتانیایی و با حضور رئیس جایزه «جامعه نویسندگان»‌ به 32 نویسنده، جوایزی به ارزش کلی 100 هزار پوند اهدا شد.

 ازدیگر برندگان این جایزه می‌توان به «جیمز کلارک»‌ برنده جایزه 10 هزار پوندی «تراسک» برای رمان «راه باریک»، «‌دیما الزیات»‌ برنده جایزه «‌تام گلون تراست»‌ برای رمان «زمانی اهل سوریه بودیم»‌ و «جولیان جکسون» برنده «‌جایزه الیزابت لانگفورد»‌ برای کتاب «‌تصویر مشخصی از فرانسه»‌ اشاره کرد.

داوران این دوره از جایزه «کیت ماس»،‌ «‌گری یانگ»‌،‌ «مارک لاسون»، ‌«آنیتا ستی» و «سوزان هیل» بودند.

جایزه «جامعه نویسندگان» یک جایزه ادبی بریتانیایی است که هرساله از سوی جامعه نویسندگان در عناوین مختلف به برترین آثار سال اهدا می‌شود.

منبع : ایسنا


استقبال ناشرین از سومین دوره جایزه کتاب سال یزد

دبیر سومین دوره جایزه کتاب سال استان یزد از استقبال مناسب ناشرین و نویسندگان از این رویداد فرهنگی خبر داد.

به گزارش ایسنا - منطقه یزد، دکتر «شهاب الدین وحیدی مهرجردی» در این مورد اظهار کرد: جایزه کتاب سال استان یزد یادمان شهید آیت الله صدوقی براساس رویکرد توسعه فرهنگی و اجتماعی بنا نهاده شده و هر ساله توسط خانه فرهنگ صدوقی و مشارکت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان یزد و موسسه خانه کتاب ایران به اهالی قلم استان یزد اهدا می شود.

وی افزود: تاکنون دو دوره از جایزه کتاب سال یزد برگزار شده که خوشبختانه با استقبال ناشرین و اهالی قلم مواجه شده است و طبق آمارها در دوره سوم نیز، استقبال مناسبی از این جایزه شده است.

دبیر جایزه کتاب سال یزد افزود: ثبت آثار در این دوره از جایزه از طریق اینترنت و حضوری انجام می   ‎ گرفت و صاحبان اثر می  ‎ توانستند اثار خود را اداره کل فرهنگ و ارشاد استان یا به دبیرخانه کتاب سال واقع در خانه فرهنگ صدوقی تحویل دهند.

نامه عاشقانه

وحیدی مهرجردی یادآور شد: در مدت اعلام شده 698 عنوان کتاب در دبیرخانه دوره سوم جایزه کتاب یزد، ثبت شده است که نسبت به دوره‌های گذشته یک رکورد محسوب می شود.

وی افزود: ناشرین و نویسندگان مجاز بودند آثار خود که از سال 96 به این سو به چاپ رسیده و شرایط شرکت در جایزه سوم را داشته به دبیرخانه ارائه کنند. آثار در 12 گروه تفکیک شده است و جزییات آماری به زودی اعلام  می شود. همچنین آثار برای داوری ارسال شده است.

دبیر جایزه کتاب سال یزد در پایان خاطرنشان کرد: مراسم اختتامیه این دوره از جایزه در اواسط تیرماه با حضور مسئولان و شخصیت های فرهنگی و اهالی قلم یزد، دانشگاهیان و حوزویان همزمان با روز قلم و سالگرد شهادت آیت الله صدوقی برگزار خواهد شد.

منبع : خبرگزاری ایسنا


نوشتن ازتبهکاران خیلی سخت است/تریلر بایدازصفحه اول مخاطب را بگیر

نوشتن ازتبهکاران خیلی سخت است/تریلر بایدازصفحه اول مخاطب را بگیرد

یان فلمینگ در گفتگو با ریموند چندلر می‌گوید: نوشتن درباره تبهکاران خیلی سخت است. تبهکاران افراد بسیار متفاوتی هستند که بخواهم درباره‌شان بنویسم.

خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ: ریموند چندلر و یان فلمینگ هر دو از بزرگان ادبیات پلیسی و جنایی جهان هستند. دنیای داستان‌های معمایی و جنایی، روابط دوستی خاطره‌انگیزی را فراهم کرده که از جمله آنها می‌توان به پیوند این دو نویسنده اشاره کرد.

چندلر، سلطان رمان «هاردبویلد» آمریکایی و ایان فلمینگ خالق بریتانیایی شخصیت جیمزباند است. رابطه بین این دو، زمانی شکل گرفت که فلمینگ نامه‌ای به چندلر نوشت و از او تقاضا کرد، در باره رمان‌ها یش نقد بنویسد تا آثارش (فلمینگ) در آمریکا هم فروش داشته باشند. در نتیجه چند درباره دو کتاب «الماس ها ابدی اند» و «دکتر نو» (که اولین فیلم از سری فیلم‌های جیمز باند با اقتباس از آن ساخته شد) نقد نوشت که در روزنامه ساندی‌تایمز منتشر شد. این اتفاق باعث شکل‌گیری دوستی گرمی بین این دو نویسنده جنایی شد.

مطلب پیشنهادی : https://mohamadrezateimouri.com/lovely-letter/

در سال 1958، در آستانه هفتادمین سالروز تولد چندلر، شبکه بی. بی. سی از فلمینگ دعوت کرد با دوست خودگپ‌وگفتی داشته باشد. این گفتگو موضوعاتی چون تریلرنویسی، قهرمان یا تبهکار و… را در بر می‌گرفت؛ همچنین چالشی برای اعتبار ادبی و اینکه چگونه یک جنایت پی‌ریزی و اجرا می‌شود. این آخرین ملاقاتی بود که دو نویسنده مشهور با هم داشتند چون سال بعد، ریموند چندلر درگذشت.

مهرداد مراد پژوهشگر ادبیات پلیسی و داستان‌نویس جنایی که رمان‌های «مرا به فردا برسان»، «قلب‌های بی‌تپش»، «الفبای مرگ» و تعدادی یادداشت و مقاله در این حوزه دارد، با ترجمه بخش‌هایی از این گفتگوی 4 ساعته، گلچینی از آن را در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است. آخرین مطلبی که از این پژوهشگر در مهر منتشر شد، چندی پیش همزمان با برگزاری نمایشگاه کتاب تهران، با موضوع جایگاه تعلیق در ادبیات جنایی بود (وقتی مخاطب با نویسنده رقابت می‌کند / جایگاه تعلیق در رمان کجاست؟).

در ادامه گلچین گفتگوی مذکور را درباره 5 موضوع تریلر، تبهکاران، طرح و نقشه قتل، شکنجه و در نهایت عناصر داستان از نظر می‌گذرانیم؛

* درباره تریلر:

فلمینگ: خب، در وهله اول، ما باید روشن کنیم که می‌خواهیم در باره چه صحبت کنیم. من که فکر می‌کنم، تیتر گفتگوی ما در باره تریلرهای انگلیسی و آمریکایی باشد. اینکه اصلاً تریلر چیست؟ البته به عقیده من شما تریلر نمی‌نویسی بلکه من می‌نویسم.

چندلر: من هم می‌نویسم.

فلمینگ: من به آنها تریلر نمی گویم. کتاب‌های شما رمان هستند.

چندلر: خیلی‌ها به داستان‌های من تریلر می‌گویند.

فلمینگ: می‌دانم و فکر می‌کنم که اشتباه می‌کنند.

* درباره تبهکاران:

فلمینگ: نمی‌دانم برای شما هم همین‌طور هست یا نه. اما به نظر من، نوشتن در باره تبهکاران خیلی سخت است. تبهکاران افراد بسیار متفاوتی هستند که بخواهم درباره‌شان بنویسم. شما اغلب می‌توانی قهرمانان زن یا مردی را پیدا کنی که در زندگی خود آواره و سرگردانند. آنها در ذهن شما شکل می‌گیرند و شما هم در قالب‌شان قرار می‌گیرید. اما فکر می‌کنم ساخت کاراکتر یک تبهکار قوی و گردن کلفت واقعاً سخت و پیچیده است.

چندلر: خب راستش، من فکر نمی‌کنم که اصلاً فکر کرده باشم به اینکه کسی تبهکار باشد.

فلمینگ: خیر، آنها از کتاب‌ها بیرون می‌آیند. اما شما هم در داستان‌هایتان تبهکاران گردن کلفتی دارید.

چندلر: بله، توی کتاب‌ها هستند.

ریموند چندلر

* درباره طرح و نقشه قتل:

فلمینگ: می‌دانم که هفته پیش در نیویورک یک نفر را کشته‌اند. یکی از مردانی که با رئیس باند لنگرگاه ارتباط داشته؛ اسمش چه بود؟

چندلر: آلبرت آناستازیا؟

فلمینگ: بله، آناستازیا. اجرای قتل چه‌طوری طبق نقشه انجام می‌شود؟

چندلر: خیلی ساده، آیا می‌خواهید کل نقشه را توضیح بدهم؟

فلمینگ: بله، بله

چندلر: خب، ماجرا این‌طور شروع می‌شود که سندیکا به این نتیجه می‌رسد که فرد مورد نظرشان باید بمیرد، اما موضوع اصلی این است که آنها نمی‌خواهند خودشان مردم را به قتل برسانند.

فلمینگ: پس چی؟

چندلر: قتل و آدمکشی این روزها وجهه خوبی ندارد.

فلمینگ: قطعاً!

چندلر: وقتی آنها تصمیم به قتل کسی می‌گیرند، اول زنگ می‌زنند به دو نفر، مثلاً در میناپلیس که در یک فروشگاه سختافزارفروشی یا همچون چیزی، ظاهراً به شغل شریفی مشغول‌اند. آن دو به نیویورک می‌آیند و آموزش‌های لازم را می‌بینند. به آنها عکس قربانی یا هدف مورد نظر را می‌دهند به اضافه اطلاعاتی که لازم است، بدانند. بعد به آنها اسلحه می‌دهند...

فلمینگ: در میناپلیس؟

چندلر: خیر، آنجا نه. بعد از اینکه آموزش دیدند، اسلحه را تحویل می‌گیرند. تفنگ‌ها دستکاری شده‌اند اما خوب کار می‌کنند. منظورم این است که چند دست گشته‌اند و قابل ردگیری نیستند. یعنی اگر پلیس پیگیری کند، کمپانی سازنده فقط می‌تواند نام خریدار را بگوید. بعد هم آدمکش‌ها می‌روند سراغ مردی که باید به قتل برسانند. آنها خانه یا اتاقی نزدیک محل سکونت او اجاره می‌کنند و روزها و روزها تحت نظرش می‌گیرند تا اینکه دقیقاً بدانند که چه‌وقت می‌رود و چه‌موقع می‌آید و چه‌کار می‌کند. هنگامی که کاملاً آماده شدند، خیلی ریلکس جلو می‌روند و بهش شلیک می‌کنند. البته آنها باید یک اتومبیل آماده تصادف هم داشته باشند. «باگزی سیگل» استاد این ماشین‌های تصادفی بود. وظیفه ماشین تصادفی این است که اگر در حین جنایت اتومبیل پلیس وارد صحنه شود، ماشین تصادفی بکوبد بهش.

فلمینگ: بله، می دانم منظورت چیست.

چندلر: خب، بعد آنها فرار می‌کنند و می‌روند به شهرشان. همه‌چیز هم تمام می‌شود. بقیه قتل‌های گانگستری هم به همین‌ترتیب است.

منبع : خبرگزاری مهر


کاپیتانهای لیگ:عادل را برگردانید!

  محمد نوری کاپیتان پارس‌جم: 90جایگاه ویژه‌ای برای مردم ایران دارد
1- قطعا همیشه برنامه 90را می‌دیدم و خودم هم دو بار به این برنامه دعوت شدم.
2- همین که این برنامه طی چند سال توانسته به‌عنوان بهترین برنامه معرفی شود نشان می‌دهد که چه برنامه مهمی بوده و چه جایگاهی در بین مردم ایران داشته است.
3- قطعا این برنامه نقش مهمی در پیشرفت فوتبال ایران داشته و نشان داده که چقدر سالم کار کرده است. اما تعطیلی این برنامه قطعا به ضرر فوتبال ایران خواهد بود.
4- من نمی‌دانم برنامه جایگزین 90اصلا چه محتوایی دارد اما قطعا نمی‌تواند جای برنامه 90را پر کند و مطمئنا من هم به چنین برنامه‌ای نخواهم رفت.
 
رضا ناصحی کاپیتان پدیده: تعطیلی 90به ضرر فوتبال است
1- من همیشه مانند دیگر بازیکنان فوتبال، برنامه 90را نگاه می‌کردم.
2- به‌نظرم این برنامه کمک می‌کرد تا مشکلات فوتبال خیلی کمتر شود و از طرفی در مسائل داوری هم انتقادات بسیار خوبی انجام می‌داد که این اتفاق باعث می‌شد تا اشتباهات داوری هم بسیار کم شود.
3- به‌نظر من نبود این برنامه قطعا به ضرر فوتبال خواهد بود و شک نکنید برنامه‌ای که سالم باشد مخاطب را هم به خوبی جذب می‌کند.
4- به‌نظر من هیچ برنامه‌ای نمی‌تواند جایگزین 90شود. مطمئنا این یک بحث مدیریتی است و همه ما باید کمک کنیم که این برنامه دوباره برگردد.

  حامد فلاح‌زاده کاپیتان سایپا: حق ندارند با حذف90مردم را ناراحت کنند
1- برنامه 90تحول بزرگی در فوتبال ایران ایجاد کرد و پشت پرده خیلی مسائل را برای فوتبالی‌ها رو کرد. خیلی‌ها که به‌دنبال فساد در فوتبال بودند حواس‌شان را جمع می‌کردند که یک برنامه‌ای هست و نمی‌گذارد کسی به فوتبال ضربه بزند.
2- مردم هم به همین دلیل برنامه را دوست داشتند و آن را دنبال می‌کردند و به همین دلیل این برنامه خیلی محبوب بود. صد درصد این برنامه جایش با هیچ برنامه‌ای پر نمی‌شود و آقایان مسئول باید به مردم احترام بگذارند.
3- شما در هر پستی باشید حق ندارید مردم را ناراحت کنید.
4- قطعا خود من برای حمایت از این برنامه اگر به برنامه جایگزین 90دعوت شوم نخواهم رفت.

  مهدی کیانی کاپیتان سپاهان: بدون 90کیفیت فوتبال ایران پایین می‌آید
1- واقعا برنامه 90برنامه بسیار خوبی بود و همه خانواده‌ها هم این برنامه را دوست داشتند. خیلی از جوانان هم به‌خاطر این برنامه انگیزه می‌گرفتند.
2- حالا که این برنامه نیست انگار چیزی از فوتبال ایران کم شده و این خیلی ناراحت‌کننده است. قطعا با حذف برنامه90کیفیت لیگ هم پایین می‌آید.
3- به‌نظر من هیچ برنامه‌ای نمی‌تواند جایگزین برنامه 90شود و همه ما باید از این برنامه حمایت کنیم تا دوباره به‌کار خود ادامه دهد.
4- من نمی‌گویم اگر به برنامه جایگزین 90دعوت شوم نمی‌روم، اما برای من برنامه 90یک چیز دیگری است.

  محمد عباس‌زاده کاپیتان نساجی: دیگر کسی نیست اشتباهات را ببیند
1- برنامه 90سهم بزرگی در پیشرفت فوتبال ایران داشته است. همیشه همه تیم‌ها از بازیکنان گرفته تا مسئولان در پایان هر مسابقه منتظر بودند تا 90را ببینند.
2- حالا که این برنامه نیست قطعا فوتبال ایران آسیب می‌بیند. چون دیگر کسی نیست که اشتباهات را ببیند و دود این موضوع قطعا به چشم اهالی فوتبال می‌رود.
3- مردم قائمشهر قطعا عاشق برنامه 90هستند و کاملا از این برنامه حمایت خواهند کرد تا دوباره به‌کار خود ادامه دهد.
4- پاسخی برای این سؤال ندارم.
 
 رضا خالقی‌فر کاپیتان ماشین‌سازی: 90نمی‌دیدم اما نبودش باعث فساد در فوتبال می‌شود
1- من اصلا برنامه را نگاه نمی‌کردم.
2- این برنامه بیشتر به‌دنبال حواشی فوتبال بود و همین باعث می‌شد گاهی اوقات قصاص قبل از جنایت انجام دهد.
3- این برنامه را همه مردم دوست داشتند. اینکه من 90را نمی‌دیدم دلیل نمی‌شود که با حذف آن موافق باشم. قطعا در غیاب برنامه 90فساد در فوتبال ایران بیشتر می‌شود.
4- در این مورد نمی‌توانم چیزی بگویم.
 
 وحید حمدی‌نژاد کاپیتان استقلال خوزستان: حذف 90به تمام فوتبال ایران ضربه می‌زند
1- برنامه 90در قلب همه فوتبالی‌ها جایگاه ویژه‌ای داشت و این مسئله باعث می‌شد تا همه انگیزه زیادی داشته باشند. از داوران گرفته تا بازیکنان همه می‌توانستند به خوبی عملکرد خودشان را ببینند.
2- متأسفانه حذف این برنامه نه‌تنها به عادل بلکه به تمام فوتبال ایران ضربه زد.
3- مطمئنا این اتفاق به ضرر فوتبال ایران خواهد بود و وظیفه همه ما اهالی فوتبال این است که از این برنامه حمایت کنیم.
4- هنوز در این مورد تصمیمی نگرفته‌ام.

  ایمان صادقی دروازه‌بان سپیدرود: 90نباشد انگیزه بازیکنان هم پایین می‌آید
1- من چون همیشه عادت دارم شب‌ها زود بخوابم به همین دلیل نمی‌توانستم برنامه 90را ببینم و همیشه تکرار برنامه را تماشا می‌کردم.
2- نکته مهم این است که برنامه 90خیلی به فوتبال ایران کمک می‌کرد و باعث ایجاد انگیزه بین بازیکنان می‌شد. خود من دوست داشتم هر هفته سیو درخشانی داشته باشم تا در برنامه 90نشان داده شود. من و امید عالیشاه زمانی که در تیم ملی نوجوانان بودیم به این برنامه دعوت شدیم و خاطره بسیار خوبی از این برنامه دارم.
3- حالا که این برنامه نیست انگیزه بازیکنان هم پایین می‌آید و امیدوارم این برنامه هر چه زودتر دوباره برگردد.
4- برنامه 90و برنامه «فوتبال برتر»، دو موضوع جدا از هم هستند و نمی‌شود آنها را با هم مقایسه کرد. قطعا کسی مثل میثاقی به‌عنوان شاگرد عادل کار خوبی ارائه خواهد داد.
* کاپیتان تیم پرسپولیس به دلیل مسابقه این تیم در آسیا در دسترس نبود و امکان نظرخواهی فراهم نشد.

 

منبع : همشهری


فردریش شیلر

فردریش شیلر ? صد نویسنده برتر جهان

تاریخ نویسندگی ، فراز و نشیب های فراوانی را پشت سر گذاشته است. در پس هر فراز و فرود این دشت ، نام هایی نهفته است که هر کدام برگی از هویت و شناسنامه ی نویسندگی در سر تا سر جهان را رقم زنده اند.مطالعه ی تاریخ زندگانی آنان و سیری در احوالات و آثار آنها ، نمایی هر چند کوتاه و گذرا ، اما عمیق و قابل تامل به ما هدیه می کند.در دل هر یک از کلمات آنان ، گنجینه ای از رازها و معانی نهفته است و در پیاپی سطور پربار آنان ، رازهایی برای نویسندگان.قصد ما همگام شدن و سفر به زمانه و زندگی آنان است تا با ذهن و زبان آنان بیش از پیش آشنا شویم و از این همصحبتی ها خوشه ای چند پی توشه ی نویسندگی خود برداریم.در این برهه از زمان، دفتر زندگانی ” فردریش شیلر” ، نویسنده ی آلمانی و خالق کتاب” تاریخ جنگ سی‌ساله” را ورق میزنیم به امید آنکه برگی چند به یادگار نصیب دوستداران خود کند.

زندگی نامه

یوهان کریستف فریدریش فون شیلر در دهم نوامبر 1759 در مارباخ آلمان چشم به جهان گشود. وى همراه گوته شاعر معروف آلمانی سبک «کلاسیک وایمارى» را بنیان گذاری کرد. از آن جهت که شیلر معیارهاى تازه اى براى درام نویسى به زبان آلمانی وارد کرد، امروزه یکى از چهره هاى مهم تاریخ ادبیات آلمان به شمار می رود.

به دستور دوک کارل آگوست فریدریش شیلر مجبور شد از سال 1773 به مدرسه نظامى برود که در آنجا کارآموزى جوانان را با جدیت و سختگیرى هرچه تمام تر برعهده داشتند. اما در همان سال وارد دانشکده حقوق شد و در سپس سال 1775 تحصیل در رشته پزشکى را آغاز کرد.در این سال ها و تحت تاثیر کلوپ اشتوک و لسینگ نخستین آثار شعرگونه و درام خود را نوشت.شیلر در سال 1777 تحت تاثیر افکار روشنگرانه و طرد استبداد، درام سارقین خود را به رشته تحریر دراورد و در 1780 رساله دکترى خود را با عنوان کوششى در مورد ارتباط خوى حیوانى انسان با روح اش که تاثیر متقابل جسم و روح را بررسى مى کرد نوشت.از همان سال و ضمن فعالیت در سمت پزشک گردان در اشتوتگارت زندگى بى بند و بارى را داشت.هنگامى که دوک نوشتن هر گونه مطلبى را براى او ممنوع اعلام کرد، ابتدا به مانهایم سپس به فرانکفورتِ ماین و از آنجا به اوگرزهایم فرار کرد.

بالاخره کارولینه فون وولسوگن که او نیز نویسنده بود،شیلر را که به لحاظ اقتصادى و روحى در وضعیت نامطلوبی قرار داشت، در ملک خود به نام باوئرباخ واقع در ماینینگن پذیرفت. شیلر در آنجا نمایشنامه دسیسه و عشق را نوشت. سپس به مانهایم بازگشت و در پاییز 1783 به مدت یک سال نمایشنامه نویس تئاتر ملى دالبرگ را بر عهده گرفت. برعکس نمایشنامه رذایل، دسیسه و عشق، مورد تحسین و توجه تماشاگران مانهایمى قرار گرفت. از آنجا که دیگر قرارداد شیلر در آن تئاتر تمدید نشد، مجدداً سفرهاى خود را آغاز کرد.او در مدتى که در منزل کارمندى به نام کریستیان گاتفرید کورنر در لوشویتس واقع در ایالت زاکسن اقامت داشت، سرودى با نام به شادى نوشت که در سال 1823 بتهوون آهنگى روى آن نواخت.در همان دوره (1786) نامه هاى فلسفى را براساس عقیده وحدت وجود نوشت. عشق ناکام او به هنریته فون آرنیر عزم شیلر را مبنى بر سفر به وایمار راسخ تر کرد.

او در 21 جولاى 1787 وارد این شهر شد و با آشناى قدیمى خود، شارلوته فون کالب که او هم نویسنده بود، مجدداً ارتباط برقرار کرد و با هردر و ویلاند آشنا شد.بررسى موضوعات تاریخى و مقاله تحقیقى برخاسته از آن به نام تاریخ سقوط هلند متحد در مقابل دولت اسپانیا (1788) که براساس سنت هاى روسو و ولتر نوشته شده بود که پایان فشار و استبداد را حق طبیعى مردم مى دانستند، موجب شد که شیلر در سال 1789 و با پادرمیانى گوته به درجه پروفسورى تاریخ در ینا برسد. به علاوه شیلر، تاریخ جنگ سى ساله را در سه مجلد و طى سال هاى 1792 _ 1790 نوشت. در همین دوران بود که شیلر بررسى و اندیشه در مورد فلسفه ایده آلیستى کانت را آغاز کرد.

شیلر در 22 فوریه 1790 با خواهر کارولینه فون وولسوگن، به نام شارلوته فون لانگه فِلد ازدواج کرد.سال بعد مبتلا به بیمارى سختی شد که مجبور شد از تدریس چشم پوشى کند.طى دهه نود قرن هجدهم آشنایى شیلر با گوته، که ابتدا به نظر بسیار پیچیده و مشکل ساز مى رسید، به دوستى صمیمانه و سودمندى تبدیل شد. این واقعیت که اتمام کار بخش اول فاوست گوته، براساس تشویق هاى شیلر بوده و در مقابل گوته هم شیلر را در سرودن قصایدش تشویق مى کرده است بیانگر این حقیقت است که این دو شاعر متقابلاً براى یکدیگر الهام بخش بوده اند.گفت وگوها، پروژه ها، نظریه ها و کارهاى مشترک انجام شده، سبک «کلاسیک وایمارى» را به وجود آورد که براساس الگوهاى عهد عتیق و دوران رنسانس بود. سپس نمایشنامه هاى ماریا استوارت (1800)، باکره اورلئان (1801) و ویلهلم تل (1803) با سرعت زیاد نوشته شدند.شیلر سرانجام در 9 ماه مه 1805 در وایمار و در اثر عوارض بیمارى شدیدى که سال ها پیش مبتلا به آن شده بود،درگذشت او در دوران حیات و پس از مرگ هم – به خصوص به دلیل دوستى با گوته _ همواره مورد احترام و تحسین قرار دارد. آثارش به عنوان آثار «کلاسیک» شناخته شده و به ندرت مورد انتقاد قرار گرفته است. از جمله تحسین کنندگان شیلر مى توان از توماس مان، برشت و داستایوفسکى نام برد.

آثار

نمایشنامه ها

  • راهزنان
  • توطئه? فیسکو از اهالی جنوا
  • نیرنگ و عشق
  • دون کارلوس
  • والنشتاین
  • ماریا استوارت
  • دوشیزه? اورلئان
  • عروسِ مسینا
  • ویلهلم تِل

آثار تاریخی

  • تاریخ انقلاب هلند
  • تاریخ جنگ سی‌ساله

نوشته های فلسفی

  • نامه‌های آگوستبورگ
  • درباره? اشعار ساده‌لوحانه و احساسی
  • آزادی و دولت فرزانگی

مروری بر آثار و اندیشه ها

شیلر یکی از فرهنگ سازان ، نویسندگان و شاعران بزرگ آلمان بوده است. بنا بر آنچه که از اسناد مربوط به زندگی نامه ی شیلر به دست ما رسیده است ، او یکی از تاثیر گذار ترین شخصیت های ادبی در آلمان محسوب می شده است. او در حوزه های مختلفی دست به قلم شده است که از میان آنان می توان به نمایشنامه نویسی ، شعر ، نویسندگی داستان و رمان و پژوهش های تاریخی و ادبی اشاره کرد.

در ادامه بخشی از ” چکامه ی شادی ” از فردریش شیلر را با هم مرور می کنیم

شادی!

قانون جذب

هدف چیست